مقاله روابط عمومی / اطلاعات
این وب سایت (از این پس "این سایت" نامیده می شود) از فن آوری هایی مانند کوکی ها و برچسب ها به منظور بهبود استفاده از این سایت توسط مشتریان ، تبلیغات بر اساس سابقه دسترسی ، درک وضعیت استفاده از این سایت و ... استفاده می کند. . با کلیک روی دکمه "موافق" یا این سایت ، شما موافقت می کنید که از کوکی ها برای اهداف فوق استفاده کنید و داده های خود را با شرکا و پیمانکاران ما به اشتراک بگذارید.در مورد رسیدگی به اطلاعات شخصیسیاست حفظ حریم خصوصی انجمن ارتقا Cultural فرهنگی Ota Wardلطفا مراجعه کنید.
مقاله روابط عمومی / اطلاعات
صادر شده در 2021 ژانویه 1
مقاله اطلاع رسانی هنرهای فرهنگی Ota Ward "ART bee HIVE" یک مقاله اطلاعاتی سه ماهه است که حاوی اطلاعاتی درباره فرهنگ و هنرهای محلی است که از پاییز 2019 توسط انجمن ترویج فرهنگی بخش اوتا منتشر شده است.
"BEE HIVE" به معنای کندوی عسل است.
ما اطلاعات هنری را جمع آوری کرده و همراه با 6 عضو خبرنگار بخش "میتسوباچی سپاه" که از طریق استخدام آزاد جمع شده اند ، به همه تحویل خواهیم داد!
در "+ زنبور عسل!" ، ما اطلاعاتی را که امکان معرفی بر روی کاغذ وجود ندارد ، ارسال خواهیم کرد.
شخص هنری: TOKYO OTA OPERA PROJECT تهیه کننده / پیانیست تاکاشی یوشیدا + زنبور عسل!
خیابان خرید x هنر: کافه «مشتریان روزگار قدیم» + زنبور عسل!
اپرا یک "هنر جامع" است که توسط متخصصین از هر ژانر موسیقی ، ادبیات و هنر ایجاد شده است."TOKYO OTA OPERA PROJECT" در سال 2019 آغاز شد تا هرچه بیشتر مردم بتوانند از چنین اپرایی لذت ببرند.ما با آقای تاکاشی یوشیدا مصاحبه کردیم ، یک "بچه اوتا" اصیل که تهیه کننده و همکار است (مربی یک خواننده صدا).
اپرای "کوموری" در سالن بزرگ پلازا Ota Citizen اجرا کرد
من شنیدم که آقای یوشیدا در بخش اوتا متولد شده و در بخش اوتا بزرگ شده است ، چه چیزی باعث شد شما این پروژه را شروع کنید؟
"این اتفاق افتاد که حدود 15 سال پیش ، من یک سالن کوچک را در Ota Ward Hall Aplico اجاره کردم و اپرتای" ملکه چارلز داش "را در یک پروژه مستقل به صحنه آوردم. افرادی بودند که آن را تماشا می کردند و از من حمایت می کردند. پس از آن ، من یک یک سری کنسرت های یک خواننده اپرا به نام "A la Carte" در همان سالن کوچک.اینکه بتوان در یک فضای صمیمی به نام یک سالن کوچک به صدای آواز و تکنیک های خوانندگان درجه یک اپرا گوش داد جذاب است و این به مدت 10 سال ادامه دارد.هنگامی که من به یک پروژه دیگر فکر می کردم زیرا این یک وقفه بود ، از من خواسته شد تا با این "TOKYO OTA OPERA PROJECT" صحبت کنم. "
من شنیدم که این طرحی است برای جذب اعضای کر به طور عمده از ساکنان بخش و ایجاد یک اپرا با یک برنامه سه ساله.
"بیش از 100 گروه کر در بخش اوتا وجود دارد و گروه های کر بسیار محبوب هستند. ما می خواهیم ساکنان بخش به عنوان گروه کر شرکت کنند تا بتوانند احساس نزدیکی بیشتری به اپرا داشته باشند ، بنابراین اعضای گروه کر با سن محدود می شوند. در نتیجه ، شرکت کنندگان از 17 تا 85 سال داشتند و همه بسیار مشتاق هستند. در سال اول ، برجسته سازی های اپرا "کوموری" یوهان اشتراوس توسط خوانندگان حرفه ای اپرا برجسته شد. ما با همراهی پیانو با مردم اجرا کردیم. تفاوت در تجربه صحنه در بین اعضای گروه کر ، اما با پیروی از کسانی که تجربه خوبی ندارند ، می توانید یک صحنه با احساس وحدت ایجاد کنید. فکر می کنم. "
با این حال ، امسال ، برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا ویروس جدید ، کنسرت جشن برنامه ای همراه با ارکسترال لغو شد.
"بسیار متاسفم ، اما برای حفظ ارتباط با اعضای گروه کر ، من در حال سخنرانی آنلاین با استفاده از Zoom هستم. کلمات کاری که قصد داشتم در این اجرا بخوانم ، عمدتا به ایتالیایی ، فرانسوی و آلمانی. از مربیان متخصص دعوت می شود تا در مورد واژه گویی (آواز) و نحوه استفاده از بدن سخنرانی کنند. برخی از اعضا در ابتدا گیج بودند ، اما اکنون بیش از نیمی از آنها مشکوک هستند. مردم در اینترنت شرکت می کنند. مزیت آنلاین این است که شما می توانید از وقت خود به طور م useثر استفاده کنید ، بنابراین در آینده می خواهم به یک روش عملی که چهره به چهره و آنلاین را ترکیب می کند فکر کنم. "
لطفا برنامه های خود را برای سال سوم در سال آینده بگویید.
"ما در حال برنامه ریزی برای برگزاری کنسرتی با همراهی ارکسترال هستیم که امسال به واقعیت نپیوست. ما به تدریج تمرین گروه کر را از سر می گیریم ، اما از شما می خواهیم که به فواصل زمانی در سالن بزرگ Aplico بنشینید و از ماسک مخصوص موسیقی آوازی استفاده کنید تا از عفونت. روشن است. "
آقای یوشیدا به سمت پیانو می رود © KAZNIKI
Répétiteur نوعی پیانیست است که هنگام تمرین اپرا همراهی می کند و همچنین به خوانندگان آواز می آموزد.با این حال ، به اصطلاح "پشت صحنه" است که در واقع در مقابل مشتری ظاهر نمی شود.دلیل اینکه آقای یوشیدا هدف Répétiteur را بدهد چه بود؟
"هنگامی که من در دوره متوسطه اول بودم ، در یک مسابقه آواز همنوازی پیانو می نواختم و عاشق همراهی آواز می شدم. معلم موسیقی که در آن زمان به من آموزش داد ، از جلسه دوم بود و گفت:" اگر پیانیست همراه برای جلسه دوم در آینده. مشکلی نیست. "این اولین باری بود که من از حرفه "پیانیست همنوازی" آگاه بودم.بعد از آن ، وقتی سال دوم دبیرستان بودم ، به عنوان عضو گروه کر در یک نمایش اپرتا در بخش Shinagawa Ward شرکت کردم و برای اولین بار در زندگی ام با کار Colle Petitur تماس گرفتم.یادم می آید که وقتی دیدم او نه تنها پیانو می نوازد بلکه نظرات خود را به خواننده و گاهی رهبر ارکستر می دهد ، شوکه شدم. "
با این حال ، این دانشگاه در حال پیشرفت به بخش موسیقی آوازی دانشکده موسیقی Kunitachi است.
"در آن زمان ، من هنوز فکر می کردم که آیا باید یک خواننده یا یک استاد دانشگاه شوم. از زمانی که در مدرسه بودم ، به عنوان گروه کر برای ترم دوم ، می توانستم نحوه ساخت اپرا را در حالی که در صحنه ایستاده ام تجربه کنم. در این زمان ، هنگامی که پیانیست نوازندگی به طور ناگهانی قادر به آمدن نبود ، پرسنلی که می دانستند می توانم پیانو بنوازم ناگهان از من خواستند که به عنوان بازیکن جایگزین بازی کنم و به تدریج من کار Korepetitur را شروع کردم. من شروع می کنم.
تجربه حضور در صحنه به عنوان خواننده درگیر شدن در هنر اپرا که توسط افرادی از موقعیت های مختلف ساخته می شود بسیار مفید بوده است.فکر می کنید جذابیت شغل شما به عنوان Répétiteur چیست؟
"بیش از هر چیز دیگر ، ایجاد یک چیز با هم سرگرم کننده است. وقتی با یکدیگر اختلاف داریم ، سعی می کنیم چیزی را خلق کنیم ، اما وقتی چیز خوبی داشته باشیم ، همه کارها را می کنیم. یک لذت غیر قابل تعویض است. درست است که Répétiteur "پشت صحنه" است ، اما به این دلیل است که ما قبلاً به عنوان گروه کر در "جبهه" حضور داشتیم که می توانیم اهمیت و اهمیت "پشت صحنه" را درک کنیم. من به انجام یک کار خوب افتخار می کنم. "
© KAZNIKI
و اکنون ، او نه تنها کالپیتیتور را تولید می کند بلکه اپرا را نیز تولید می کند.
"هنگامی که در" A La Carte "در تالار کوچک آپلیکو کار می کردم ، خوانندگانی که ظاهر شدند به من" یوشیدا P "می گفتند (می خندد). من فکر می کنم P معنای پیانیست و تهیه کننده را داشت ، اما بعد از آن ، اگر می خواهید مثل تهیه کننده کار کنید ، فکر می کنم بهتر است خود را اینگونه صدا کنید و به تعبیری "تهیه کننده" با احساس به خود فشار می آورید. عنوان را اضافه کردم.در ژاپن ممکن است برداشت خوبی از "واراجی دو پا" نداشته باشید ، اما اگر به خارج از کشور نگاه کنید ، افراد زیادی هستند که چندین شغل در دنیای موسیقی دارند.من همچنین می خواهم "ورجی" مناسب را ادامه دهم زیرا این کار را انجام خواهم داد. "
تجارت تولید کننده نیز شغلی است که افراد را به هم پیوند می دهد.
"در حالی که به عنوان یک همکار با بسیاری از خواننده ها تعامل داشتم ، فکر می کردم اگر من این شخص و این شخص را همبازی کنم چه نوع چیزهایی متولد می شود و کار تهیه کننده ای که این شکل را ایجاد می کند نیز بسیار زیاد است. جایزه دارد البته ، هر چقدر هم که من درگیر صحنه بودم ، در ابتدا کار دشواری بود زیرا چیزهای زیادی وجود داشت که من نمی فهمیدم ، اما کارگردان میسا تاکاگیشی به من توصیه کرد که باید بگویم من نمی فهمم چه چیزی من درک نمی کنممرحله گردهمایی متخصصان مختلف است ، بنابراین مهم است که چقدر می توانند به آنها کمک کنند.برای این کار باید پایه محکمی برای خود داشته باشید تا بتوانید فردی قابل اعتماد باشید. "
وقتی از او س askedال کردم ، این تصور را به من دست داد که آقای یوشیدا "استاد بزرگ" و "تهیه کننده" نامیده می شود.
"من نمی خواهم صاحب چیزی باشم ، می خواهم استعدادهای غنی مردم را گسترش دهم. برای این منظور ، گسترش آنتن و برقراری ارتباط با افراد مختلف مهم است. درست است. اساساً ، من مردم را دوست دارم ، بنابراین تعجب می کنم که آیا این شغل یک حرفه است (می خندد). "
جمله: نائوکو موروتا
برای اطلاعات بیشتر در مورد TOKYO OTA OPERA PROJECT اینجا را کلیک کنید
© KAZNIKI
وی پس از فارغ التحصیلی از مدرسه ابتدایی Ota Ward Iriarai و دبیرستان دوم متوسطه Omori ، از بخش موسیقی آوازی دانشکده موسیقی Kunitachi فارغ التحصیل شد.تحصیل در گروه موسیقی اپرا در میلان و وین.پس از فارغ التحصیلی ، کار خود را به عنوان پیانیست برای جلسه دوم آغاز کرد.وی در حالی که به عنوان Répétiteur درگیر تولید اپرا بود ، به عنوان یک پیانیست هم خوان یک خواننده مشهور بسیار مورد اعتماد است.در درام CX "خداحافظ عشق" ، وی عهده دار آموزش پیانو و پخش مجدد بازیگر تاكایا كامیكاوا ، بازی در این درام است و در رسانه ها ظاهر شده و فعالیت های گسترده ای دارد.
پیانیست نیکیکای ، مربی پیانوی مهد کودک Hosengakuenko ، عضو فدراسیون عملکرد ژاپن ، مدیرعامل شرکت هنر باغ Toji ، آموزشی ویبولیتین
قبلاً اینجا یک کتابفروشی دست دوم وجود داشت ،
ممنون می شوم اگر بفهمید پدر غریبی وجود دارد.
در سمت راست Usuda Sakashita Dori از Ota Bunkanomori کافه "مشتریان قدیمی روز" قرار دارد که در پایان سپتامبر 2019 افتتاح شد.
اینجا جایی است که نویسندگان زیادی از مگوم بونشیمورا از کتابفروشی معروف عتیقه فروشی "Sanno Shobo" بازدید کردند.نام این کافه از مقاله "مشتریان قدیمی روز" گرفته شده است ، که در آن صاحب Sanno Shobo ، یوشیو سکیگوچی ، تعامل با بسیاری از نویسندگان و مردم ایچی را توصیف می کند.مالک آن آقای و خانم Naoto Sekiguchi پسر آقای Yoshio است.
انحراف خودکار شیرو اوزاکی در ورودی
© KAZNIKI
چه شد که شما کافه را راه اندازی کردید؟
"گفته می شود که در بین علاقه مندان به ادبیات" مگوم بونشیمورا "است ، اما به طور کلی ، هنوز چند نفر آن را می شناسند. با ایجاد این فروشگاه ، من امیدوار شدم که افراد بیشتری از آن مطلع شوند. همچنین ، به هر حال ، چاپ مجدد کتاب پدر من "مشتریان قدیمی" با موفقیت انجام شد.
افرادی که در مگوم بونشیمورا قدم می زنند می توانند از مقابل آنها عبور کنند ، اما اگر در آن زمان نگاهی بیندازید و کتاب ها و عکس های پروفسور شیرو اوزاکی و سایر موارد مربوط به مگوم بونشیمورا را ببینید ، و اگر شما می توانید سپاسگزارم بدانید که قبلاً اینجا یک کتابفروشی دست دوم وجود داشته و پیرمرد عجیبی وجود داشته است. "
پدر شما چه موقع سنو شوبو را شروع کرد؟
"آوریل 28 بود. پدر من در آن زمان 35 ساله بود. من قبلاً در یک چاپخانه کار می کردم ، اما به نظر می رسد که آرزوی قوی کار در کتابفروشی دست دوم را داشتم. هنگامی که به دنبال مکانی می گشتم برای خرید ، اینجا مکانی را ملاقات کردم و نام آن را به Sanno Shobo تغییر دادم. در واقع ، آدرس اینجا Sanno نیست ، اما من شنیدم که Sanno Shobo بود به دلیل اصطلاحات خوب. پدر من از شهری به نام Iida است که در آن Tenryu رودخانه در استان ناگانو سرازیر می شود. من با تماشای کوه های آلپ ژاپن بزرگ شدم. فکر می کنم کلمه Sanno را جذب کرده ام. "
آیا وقتی پدرش مغازه را اینجا باز کرد ، مگوم بونشیمورا هوشیار بود؟
"من فکر می کنم که آن را می دانستم ، اما فکر نمی کردم با استادان ادبی بیرون بروم. در نتیجه ، به لطف افتتاح فروشگاه در این مکان ، آقای شیرو اوزاکی را دوست داشتم که بسیار مرا دوست داشته باشد. همچنین ، من توانستم بسیاری از داستان نویسان ، نه فقط مگومه ، مانند ناشران را بشناسم. فکر می کنم پدر من واقعاً خوش شانس بود. "
صاحبان Naoto Sekiguchi و آقای و خانم Element
© KAZNIKI
می توانید در مورد خاطرات پدرتان چیزی برای ما بگویید؟
"در دهه 40 دهه Showa ، ارزش كتاب های چاپ اول ادبیات قبل از جنگ به طور پیوسته افزایش یافت. كتاب ها هدف سرمایه گذاری قرار گرفتند. عمده كتابفروشی های دست دوم در جیمبوچو آنها را خریدند و در قفسه ها قرار دادند. قیمت بالا می رود. پدر من به شدت از چنین روندی ابراز تاسف می کرد. من شنیدم که من در کلاس سوم دبیرستان بودم و با مشتریان صحبت می کردم ، "یک کتابفروشی دست دوم یک" چیز "یک کتاب است. این یک تجارت است که با" روح "سروکار دارد از شاعران و نویسندگان. "یادم می آید از کودکی تحت تأثیر قرار گرفته ام. "
"پدر من در 1977 آگوست 8 درگذشت. با این حال ، در مارس 22 ، یک دوست کتابفروشی دست دوم بازار یادبودی را در گوتاندا افتتاح کرد ، و در آن زمان من تمام کتابهای موجود در فروشگاه را دور ریختم. می خواهم روزی را بسازم که روزهای پایانی کتاب های Sanno Shobo تمام می شود. "
آیا می توانید در مورد کتاب پدرتان ، "مشتریان قدیمی" ، برای ما بگویید؟
"به مناسبت بزرگداشت 1977 سالگی ، تصمیم گرفتم جملاتی را که در یک جلد نوشته ام کنار هم قرار دهم. من برای انتشار آماده می شدم ، اما در سال 8 پدرم ناگهان به دلیل سرطان در بیمارستان بستری شد و یک زندگی برای من باقی مانده است. دکتر دو ماه بود. من در اتاق بیمارستان جلسه ای با بهترین دوست خود نوبورو یاماتاکا داشتم که نام بیماری را به پدرم نگفت که گفت هنوز چند داستان برای نوشتن دارد. آقای یاماتاکا چاپ جلوی چوب در پیشانی ، و پدرم با لبخند بزرگی لبخند زد. شاید واکسن مارویاما تاثیری طولانی مدت داشته باشد. حدود پنج ماه بعد ، 22 آگوست. روز ، من همانطور که آرزو داشتم روی حصیر تاتامی در خانه مردم در 1978 سالگی خودم ، متن را نوشتم. یک سال پس از فوت پدرم ، من در 11 نوامبر سال 18 در کلیسای Megumi Omori بودم. اولین عروسی او بود. کلیسایی که در جلوی چوب جلوی جلوی آن نشان داده شده بود. وقتی وارد شدم در اتاق انتظار داماد ، از یافتن "میهمان قدیمی" روی میز که تازه به اتمام رسیده بود ، متعجب شدم. تحت تأثیر قرار گرفتم. با آن هیجان در قلبم وارد مراسم شدم. بعد از مراسم ، در حیاط عکس دسته جمعی گرفتم ، و در آن زمان ، من نشسته بودم. "حال شما خوب است؟" درست همانطور که عکاس راه اندازی کرد ، یک سیلیک و یک برگ مرده روی دامان من افتاد.اگر به آن نگاه کنید ، این یک برگ جینکو است.از دیدن برگ جینکو در عکس یادگاری تعجب کردم. "
چاپ اول "مشتریان قدیمی"
آه ، جینکو پدر من است ...
"درست است. جینکو بیلوبا ، و یک کودک کودک ، جینکو ، هایکو پدر من است. اخیراً ، من تعجب کردم که چه اتفاقی برای آن درخت جینکو افتاده است ، بنابراین به کلیسای Megumi رفتم. پس از آن ، درخت درخت جینکو وجود ندارد. پیرمردی وجود داشت چه کسی آن را تمیز می کرد ، بنابراین من پرسیدم: "مدت ها پیش ، حدود سال 53 ، آیا یک درخت جینکو وجود دارد؟" من آنجا بودم ، اما درخت گینکو را به یاد نمی آورم. "پس آن برگ جینکو از کجا آمده است؟احساس نمی کرد باد شدیدی می وزد.از مستقیم بالا ، پایین افتاد.علاوه بر این ، فقط یکی از آنها وجود داشت و هیچ برگ برگ افتاده دیگری وجود نداشت.فقط یکی از آنها روی پاهای من پایین آمد.پدر من به نوعی فرشته شد ، نه ، شاید او کلاغ بود (می خندد) ، اما این یک واقعه مرموز است که او برگ های جینکو را تحویل داد. "
اولین "مهمان روز قدیم" به عنوان یک کتاب فانتوم خوانده شد.
"در اصل ، فقط 1,000 كتاب چاپ اول در جهان وجود دارد. علاوه بر این ، حدود 300 كتاب به کسانی كه از آنها مراقبت می كردند ارائه شد و بقیه در Sancha Shobo در جیمبوچو ، بهترین دوست پدر من فروخته شد. این چنین بود این کتاب بسیار محبوب بود و پروفسور کازوئو اوزاکی * آن را به جایزه مقاله نویسی ژاپن سال توصیه کرد. با این وجود ، متأسفانه ، دریافت کنندگان این جایزه باید زنده باشند. من قادر به انجام آن نبودم ، اما آنچه که کازوئو سنسی گفت: این بود که او به محتوا اعتراف کرد. مهمتر از همه ، من خیلی خوشحال شدم که با کیفم گریه کردم. "
از آن زمان استقبال خوبی شده است و حتی اگر نام آن را هم بدانید ، خواندن آن دشوار است.
"من صاحب آن را رها نخواهم کرد. صاحب آن فوت کرده است و من نمی توانم به کتابفروشی دست دوم بروم مگر اینکه کتابها را مرتب کنم. حتی اگر به کتابفروشی دست دوم بروم ، اگر آن را بگذارم قفسه ، شخصی که آن را پیدا کرده است در 30 دقیقه آن را خریداری می کند به نظر می رسد قیمت دهها هزار ین بود. حتی اگر آن را پیدا کنید ، تعداد افرادی که می توانند آن را خریداری کنند محدود است. جوانان توانایی پرداخت آن را ندارند ، بنابراین قطعاً می خواستم آن را دوباره منتشر کنم. "
"مشتریان قدیمی روز" در سال 2010 بازنشر شده است
اکنون ، مایلم از شما در مورد چاپ مجدد "مشتریان قدیمی روز" که سال سی و سومین سالگرد پدرتان است ، بپرسم.
"من از آن آگاهی نداشتم. این واقعاً یک تصادف است.
این سی و سومین باری بود که در رویداد گفتگو "خواندن" مشتریان قدیمی روز - عموری سانو شوبو مونوگاتاری - "بنام" Nishi-Ogi Bookmark "ظاهر می شدم ، و زمان آن بود که به سی و سومین سالگرد پدرم رسید.رویای بازنشر به تدریج نزدیک شد و فکر می کنم اواخر ژوئن 33 بود ، یک سال بعد ، اما یک پاکت قلبی و مودبانه از ناشری به نام ناتسوهاشا دریافت کردم.پس از آن ، ماجرای نسخه مجدد با سرعت فوق العاده ای پیش رفت.در حوالی سالگرد درگذشت پدرم ، متن دوم نوشتم و سرانجام کتاب زیبایی با تاریخ انتشار 33 اکتبر ، همان نسخه چاپ اول ، در تمام طبقات فروشگاه اصلی سانسیدو در جیمبوچو انباشته شد.روزی که آن صحنه را با مادرم دیدم هرگز فراموش نمی کنم. "
* 1: کازو اوزاکی ، 1899-1983.داستان نویسمتولد استان می است.جایزه آکوتاگاوا را برای داستان کوتاه "جایزه آکوتاگاوا" دریافت کرد.یک نویسنده خصوصی رمان که نماینده دوره پس از جنگ است.از آثار نمایندگی می توان به "عینک شینکی" ، "حشرات مختلف" و "نمایی از یک قبرستان زیبا" اشاره کرد.
یک کافه با ظاهر یکپارچه "میهمانان قدیمی"
© KAZNIKI
بخش روابط عمومی و شنوایی عمومی ، بخش ارتقا هنرهای فرهنگی ، انجمن ارتقا فرهنگی بخش اوتا